Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-29@10:32:51 GMT

آیا سریال «بازی تاج و تخت» ارزش دوباره دیدن را دارد؟

تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۹۷۲۵۳

آیا سریال «بازی تاج و تخت» ارزش دوباره دیدن را دارد؟

سریال فانتزی «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) سرویس اِچ‌بی‌او، از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ تلویزیون را به قبضه‌ی خود درآورده بود. «بازی تاج و تخت» که بر اساس مجموعه کتاب «نغمه یخ و آتش» (A Song of Ice and Fire) اثر جورج آر. آر. مارتین نوشته شده بود (مجموعه‌ای که نگارش آن هنوز ادامه دارد)، مورد تحسین هم منتقدان و هم تماشاگران در سرتاسر دنیا قرار گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در زمان پخش اولین فصل سریال، هر قسمت به طور متوسط ۲/۵ میلیون بیننده داشت. تا زمان پخش قسمت پایانی سریال، متوسط تعداد بینندگان هر قسمت از تمامی پلتفرم‌ها به ۱۱/۹ میلیون نفر رسید.

به گزارش روزیاتو، اما با وجود این آمار و ارقام تحسین برانگیز، با جلوتر رفتن داستان، «بازی تاج و تخت» با افت کیفی واضحی مواجه شد. فصل پایانی «بازی تاج و تخت» بسیاری از طرفداران این سریال را خشمگین و مأیوس کرد و قسمت پایانی آن را یکی از بحث برانگیزترین پایان بندی‌های تاریخ سریال‌های تلویزیونی می‌دانند، چرا که دو دستگی بزرگی میان طرفداران این سریال به وجود آورد. بعد از آن برای بسیاری از طرفداران «بازی تاج و تخت» این سؤال مطرح شد که آیا تماشای دوباره‌ی ۸ فصل این سریال ارزش صرف وقت و انرژی را دارد، وقتی از ناامیدی‌ای که انتظارتان را می‌کشد باخبرید؟

مسیر پرفراز و نشیب سریال تا انتها

«بازی تاج و تخت» در ۴ فصل ابتدایی خود که تبعیت زیادی از ۳ کتاب اول مارتین داشت، از کیفیت بالایی برخوردار بود. با این حال، از فصل پنجم همه چیز رو به افول رفت. سریال از منبع اصلی فاصله گرفت، سرعت روایت را بیشتر و شخصیت‌های اصلی را حذف کرد.

شخصیت‌ها گویی یکباره از جایی به جایی دیگر سفر می‌کردند، در حالی که تا پیش از آن، چندین اپیزود طول می‌کشید تا شخصیت‌ها به مقصد خود برسند. علاوه بر این، «بازی تاج و تخت» از نظر غیر قابل پیش بینی بودن قابل پیش بینی شد، چرا که مخاطبان از زمانی دیگر انتظار وقوع مرگ‌ها و اتفاقات شوکه کننده را داشتند. در حالی که تا پیش از آن، غیر قابل پیش بینی بودن یکی از خصوصیات بارز این سریال بود.

در فصل هشتم «بازی تاج و تخت» یعنی آخرین فصل بود که همه چیز به طور کامل از هم فروپاشید. در این مرحله، سریال به طور کامل از اثر مارتین دور شده بود و دیگر هیچ تبعیتی از آن نداشت. اِچ‌بی‌او تعداد قسمت‌های سریال را از میزان معمول که ۱۰ قسمت بود به ۶ قسمت کاهش داد. از ابتدا به نظر نمی‌رسید این تعداد قسمت زمان کافی‌ای برای به نتیجه رساندن داستان باشد؛ و همینگونه هم شد. شخصیت پردازی‌ها (و مرگ ها) و نقاط عطف داستان به طرز غیرضروری شتاب زده بودند، به ویژه در خصوص وایت واکرها.

در اولین سکانس «بازی تاج و تخت» هیچ شخصیت اصلی‌ای وجود نداشت و سریال با وایت واکر‌ها آغاز شد. از آن زمان، طرفداران «بازی تاج و تخت» منتظر حمله‌ی وایت واکر‌ها به دنیای خیالی وستروس بودند. وقتی وایت واکر‌ها از دیوار یخی عبور کردند، سریال به قسمت پایانی فصل هفتم رسیده بود. بعد از آن ۶ قسمت دیگر برای به تصویر کشیدن حمله‌ی وایت واکر‌ها باقی ماند، اما سریال حمله‌ی آن‌ها را کوتاه کرد و آن را به تنها ۳ قسمت خلاصه کرد.

وایت واکر‌های به ظاهر شکست ناپذیر حتی موفق به فتح «شمال» نشدند. نبرد آن‌ها تنها یک قسمت به طول انجامید که مملوء از سکانس‌های تاریک و مرگ‌های پیش بینی شده بود. اینکه جان اسنو و نایت کینگ با یکدیگر وارد مبارزه‌ی رو در رو نشدند، بسیاری از طرفداران «بازی تاج و تخت» را مأیوس کرد.

فینال بحث برانگیز سریال

طرفداران «بازی تاج و تخت» امیدوار بودند که سریال در چند اپیزود پایانی دوباره روی پای خود بایستد، اما این اتفاق رخ نداد. از فصل اول، دنریس تارگرین (امیلیا کلارک) یکی از اخلاق مدارترین شخصیت‌های داستان به تصویر کشیده شد، قهرمانی برای مردم عادی. اما در عرض تنها ۲ اپیزود، سریال او را به یک مجنون تشنه به خون تبدیل کرد.

سیر افول دنریس با تبدیل شدن از قهرمان به یک شخصیت شرور می‌توانست به طرز زیبایی تراژیک و حتی منطقی باشد اگر سریال آن را به درستی به تصویر می‌کشید. اما نویسنده‌ها در پرداخت آن عجله کردند و یکی از بهترین شخصیت‌های سریال را در چشم برهم زدنی از میان بردند.

اما مشکلات به همینجا ختم نشد. پایان بندی سریال برعهده‌ی تیریون لنیستر (پیتر دینکلیج) گذاشته شد که حرف هایش همیشه گویی بار سنگینی داشتند، حتی زمانی که در زندان در غل و زنجیر بود. برن استارک (ایزاک همپستد رایت) پادشاه شد، با اینکه کمترین نقش را در داستان داشت؛ و از همه بدتر اینکه با شخصیت مرد اصلی داستان، جان اسنو (کیت هرینگتون) مانند یک نقش کوچک و فرعی رفتار شد که هیچ ارتباطی با پیشینه‌ی حماسی او نداشت، پیشینه‌ای که یکی از رازگشایی‌ها و چرخش‌های داستانی اصلی سریال بود.

علیرغم پایان بندی پرفراز و نشیب «بازی تاج و تخت» و گلایه‌های فراوان از آن، باید گفت که بله این سریال به طور حتم ارزش دوباره دیدن را دارد. پایان بندی یک سریال مهم است، اما سیر داستان است که در اولویت قرار دارد؛ و «بازی تاج و تخت» سیر داستانی گسترده‌ای دارد. سریال در بخش عمده‌ی خود خط داستانی و شخصیت هایش را با مهارت در دنیای خیالی و گسترده‌ی خود پیش می‌برد، آن‌ها را به تدریج در هم می‌آمیزد و تبدیل به یک داستان حماسی و منسجم می‌کند.

«بازی تاج و تخت» رویکردی جدی نسبت به منبع فانتزی خود در پیش می‌گیرد و گهگاه بیشتر به یک درام سیاسی یا خانوادگی می‌ماند. این سریال به شکلی درخشان عناصر فانتزی کلاسیک را با یک بستر واقع گرایانه ترکیب می‌کند، امری که جادوی درون دنیای مارتین را به نحوی باورپذیر می‌کند. اژدهایان، افسون ها، زامبی‌ها و وایت واکرها؛ «بازی تاج و تخت» کاری می‌کند که همه‌ی این‌ها واقعی به نظر برسند. به علاوه، این سریال، امکانات زندگی بخشی به این عناصر را داشت، از بودجه گرفته تا جلوه‌های ویژه تصویری و تیم‌های چهره پردازی.

مناظر خیره کننده، سکانس‌های نبرد حیرت انگیز، طراحی لباس نکته سنجانه و بازی‌های درخشان گروه پرتعداد بازیگران «بازی تاج و تخت» هم به باورپذیری سریال کمک کرد. برخلاف دیگر سریال‌ها و فیلم‌های فانتزی، «بازی تاج و تخت» به طور حتم اثری ویژه‌ی بزرگسالان است. صحنه‌های خشن و جنسی، ناسزاگویی و مشکلات خانوادگی؛ این سریال همه‌ی آن‌ها را دارد؛ و در نهایت اینکه در تماشای دوباره هم به همان اندازه‌ی بار اول از این سریال لذت خواهید برد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: بازی تاج و تخت گیم آف ترونز قیمت طلا و ارز قیمت موبایل بازی تاج و تخت پایان بندی شخصیت ها پیش بینی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۹۷۲۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای کار التماس نمی‌‌کنم

    اوهمچنین کارگردانی سریال آ‌ینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش می‌شد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوست‌ها و پاک‌باخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد می‌آورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید می‌کند که نقش اصلان را به‌عنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفت‌وگو وخاطره‌بازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولین‌بار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیم‌قرن ازفعالیت‌های هنری‌اش می‌گذرد و با کوله‌باری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیده‌های زیادی برای گفتن دارد.

این روزها چه می‌کنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی می‌کنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشته‌ام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم می‌بینم، کتاب می‌خوانم و شعر می‌نویسم. از آن آدم‌هایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد می‌بینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریم‌های فیلم بیرون می‌زند. 

شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کم‌کار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقش‌ها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندان‌گیر نبودند. نقش‌های شبیه به هم را بازی نمی‌کنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی ‌کارگردانان و تهیه‌کنندگان هم نقش‌هایی را پیشنهاد می‌کنند که انسان تصور می‌کند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمی‌کنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمی‌کنم، چگونه می‌توانم بازی‌اش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمی‌شوند.

با توجه به این‌که سال‌هاست کار نمی‌کنید، امرار معاش‌تان از چه طریق می‌گذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت می‌کنم، در صورتی‌که دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمده‌ام.اگر طلب‌هایم دربازیگری‌ام را پرداخته بودند و پس‌انداز می‌کردم، الان میلیاردر بودم. 

در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافی‌شاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راه‌اندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآن‌قدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم. 

سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیت‌تان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار می‌کردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلم‌سازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیه‌کننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمی‌کنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه این‌که خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است. 

در کارنامه بازیگری‌تان نقش‌های متفاوت و ماندگاری دیده می‌شود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد می‌آورند. 
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقش‌های منفی استقبال کرده‌ام چراکه می‌دانم در این نقش‌ها چیزهایی نهفته است که بازیگر می‌تواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش می‌گردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقش‌های متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کرده‌ام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارک‌ها با مردم صحبت می‌کردم و ارتباط می‌گرفتم. دیالوگ‌های کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبت‌ها، لباس‌ها و حرکات‌شان تحقیق می‌کردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش می‌گذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت می‌گرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاه‌‌دار را داشتم مردم فکر می‌کردند واقعا نمایشگاه‌چی هستم. با تحقیقات این کار را انجام می‌دادم. 

همین اواخرشبکه آی‌فیلم درحال بازپخش سریال خانه به‌دوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخش‌های متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سی‌دی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقش‌ها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی می‌گوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه به‌دوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریال‌های قدیمی هم‌چنین وضعیتی داشتند. به‌نظرم در حال حاضر آی‌فیلم یکی از موفق‌ترین شبکه‌های تلویزیون است، چون سریال‌های قدیمی و خاطره‌انگیز را پخش می‌کند. البته من نقش‌های خوب زیاد داشته‌ام و فقط به اصلان محدود نمی‌شود اما مردم از اصلان خوش‌شان آمده و مرا با این کاراکتر می‌شناسند.

خودتان کدام نقش‌تان را بیشتر دوست دارید؟ 
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی می‌کردم که در سخنرانی کشته می‌شد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف می‌زدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین می‌کردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم. 

علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلم‌سازی‌تان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول می‌خواهد؛ باید تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمی‌دهم مغزم زنگ بزند. 

یکی از فیلم‌های‌تان پاک‌باخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت. 
پاک‌باخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاک‌باخته آشتی‌شان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبه‌روی هم بازی کردند. 
 
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کرده‌اید که در زمان خودش فوق‌‌العاده پرمخاطب بود. 
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق می‌شود ادامه‌دار می‌شود ولی در ایران این‌گونه نیست و برعکس عمل می‌کنند. وقتی سریال آینه را می‌ساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمی‌دانند و به همین‌خاطر دوست ندارم با آنها کار کنم. 

یکی ازبازی‌های ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمی‌گردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کم‌کاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را می‌گذارند و از بیکاری ما می‌نویسند اما الان با قاطعیت می‌گویم که کسی نمی‌تواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمی‌خواهیم با هر شرایطی کار کنیم. 

در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف می‌کرد. 
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریال‌های کارآگاهی است که نسخه سینمایی‌اش هم ساخته شد. یکی ازبهترین با‌زی‌هایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.

میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح می‌دهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول می‌کنم. 

شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کرده‌اید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم می‌خواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی ‌هنرپیشه‌ها شانس می‌آورند و با کارگردانان بزرگ کار می‌کنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلم‌سازان بزرگ را داشته باشم. 

دیگر خبرها

  • بهترین فیلم های وسترن با بازی «لی ون کلیف»؛ از Beyond the Law تا The Grand Duel
  • فیلم| وقتی خاخام‌های اسرائیلی از دیدن بقایای موشک ایران شگفت‌زده شدند
  • برای کار التماس نمی‌‌کنم
  • ۷۰ هزار نفر از موزه‌های حرم مطهر رضوی دیدن کردند
  • ترورهای حسن صباح و پیروانش هدفمند بود / سریال حشاشین با واقعیت بیگانه است
  • بدقولی کنداکتوری تلویزیون این بار با برنامه «هفت»
  • عکس | واکنش بازیگر نقش روناک به قسمت آخر سریال نون خ
  • عکس| واکنش بازیگر روناک به قسمت آخر سریال نون خ
  • پیامد‌های شکست در اراک؛ ضربه به شخصیت پرسپولیس، نمایان شدن مشکلات دفاعی و عیار گلر جوان
  • ربیعی: قسمت بود ببازیم و هوادار تراکتور خوشحال شود